سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ره آورد

سلام به تمام دوستان خوبم ،امروز آزمونمو دادم وحشتناک سخت بود وحشتناک!!!!! اما به هر حال تموم شد و جا داره از همه ی اونایی که در تمام مدتی که واسه امتحان میخوندم هر کدوم در توان خودشون هر کار که از دستشون اومد برام انجام دادن ، بگذریم از بعضیا نگین که فقط بارخاطر بودنو سعی میکنم برای همیشه از خاطرم ببرمشون واقعا درسته انسان فقط در سختیا اطرافیان رو میشناسه و خوب و بدشون رو از هم جدا میکنه .

خوب تشکر ویژه ی من شامل چند نفره به خصوص میشه که خودشون میدونن ، انشاءا... بتونم جبران کنم .

 بعد مدتها اومدمو دلم میخواد یه مطلب قشنگ بفرستم امیدوارم خوشتون بیاد .

مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند.آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند.

زن جوان: یواش تر برو، من می ترسم.
مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره.
زن جوان: خواهش میکنم ، من خیلی می ترسم.
مرد جوان: خوب، اما اول باید بگی که دوستم داری.
زن جوان: دوستت دارم، حالا میشه یواش تر برونی.
مرد جوان: منو محکم بگیر.
زن جوان: خوب حالا میشه یواش تر بری.
مرد جوان: باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو برداری و روی سر خودت بذاری، آخه نمیتونم راحت برونم، اذیتم میکنه.

روز بعد ، واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود: برخورد موتور سیکلت با ساختمان حادثه آفرید. در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتورسیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری درگذشت. مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود. پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت و خواست تا برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند. دمی می آید و بازدمی میرود. اما زندگی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی تجلی می یابد که نفس آدمی را می برد.


شاد بودن، تنها انتقامی است که میتوان از زندگی گرفت ارنستو چه گوارا
امیدوارم همواره شاد باشید
 

نوشته شده در جمعه 90/9/4ساعت 7:51 عصر توسط نیکو نظرات ( ) |

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند

 پرهایش سفید می ماند

ولی قلبش سیاه میشود

 دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست

 اسراف محبت است

انسان‌ها

دکتر علی شریعتی انسان‌ها را به چهار دسته تقسیم کرده است:

1ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم نیستند.عمده آدم‌ها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم می‌شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.

 

2ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هم نیستند.مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویت‌شان را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌اند. بی‌شخصیت‌اند و بی‌اعتبار. هرگز به چشم نمی‌آیند. مرده و زنده‌‌شان یکی است.

 

3ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم هستند.آدم‌های معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می‌گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می‌مانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.

 

4ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هستند.شگفت‌انگیز‌ترین آدم‌ها. در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه‌اند که ما نمی‌توانیم حضورشان را دریابیم. اما وقتی که از پیش ما می‌روند نرم نرم آهسته آهسته درک می‌کنیم، باز می‌شناسیم، می فهمیم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و چه می‌خواستند. ما همیشه عاشق این آدم‌ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم قفل بر زبانمان می‌زنند. اختیار از ما سلب می‌شود. سکوت می‌کنیم و غرقه در حضور آنان مست می‌شویم و درست در زمانی که می‌روند یادمان می‌آید که چه حرف‌ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد این‌ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.

 یا حق

 

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/7/21ساعت 11:15 عصر توسط نیکو نظرات ( ) |

 

در آن شهری که مردانش عصا از کور میدزدند

من از خوش باوری آنجا محبت جستجو کردم !!!!!!!!!!!!!!!!!


نوشته شده در پنج شنبه 90/6/17ساعت 9:42 عصر توسط نیکو نظرات ( ) |

سلام به تمامی دوستان خوبم ، راستش خیلی وقت بود که سراغ کتابای مرحوم شریعتی نرفته بودم (نه اینکه نخوام ، نه ، فرصتی حاصل نمیشد ) صحبت با یکی از دوستان خوبم بهانه ای زیبا بود برای مرور قلم قشنگ اون مرد بزرگ و حالا چند تا از جمله هاشو میارم و امیدوارم خوشتون بیاد ، خصوصا دوست و استاد خوبم که باعث خیر شدند .

 

اگر دروغ رنگ داشت
هر روز شاید
ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست
و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود

اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت
عاشقان سکوت شب را ویران می کردند

اگر به راستی خواستن توانستن بود
محال نبود وصال  !
و عاشقان که همیشه خواهانند
همیشه می توانستند تنها نباشند

…..

اگر گناه وزن داشت
هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد
تو از کوله بار سنگین خویش ناله می کردی  …
و من شاید کمر شکسته ترین بودم

اگر غرور نبود
چشم هایمان به جای لب هایمان سخن نمی گفتند
و ما کلام محبت را در میان نگاه های گهگاهمان
جستجو نمی کردیم

اگر دیوار نبود نزدیک تر بودیم
با اولین خمیازه به خواب می رفتیم
و هر عادت مکرر را در میان
24 زندان حبس نمی کردیم

اگر خواب حقیقت داشت
همیشه خواب بودیم
هیچ رنجی بدون گنج نبود  …
ولی گنج ها شاید
بدون رنج بودند

اگر همه ثروت داشتند
دل ها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند
و یک نفر در کنار خیابان خواب گندم نمی دید
تا دیگران از سر جوانمردی
بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند
اما بی گمان صفا و سادگی می مرد  …

اگر همه ثروت داشتند
اگر مرگ نبود
همه کافر بودند
و زندگی بی ارزش ترین کالا یود

ترس نبود، زیبایی نبود و خوبی هم شاید

اگر عشق نبود
به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟
کدام لحظه ی نایاب را اندیشه می کردیم؟
و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
آری بی گمان پیش از اینها مرده بودیم  …

اگر عشق نبود
اگر کینه نبود
قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق می گذاشتند

اگر خداوند
یک روز آرزوی انسان را برآورده می کرد
من بی گمان
دوباره دیدن تو را آرزو می کردم و تو نیز
هرگز ندیدن مرا
آن گاه نمی دانم
به راستی خداوند کدام یک را می پذیرفت

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/5/6ساعت 5:6 عصر توسط نیکو نظرات ( ) |

دوران جوانی، مرحله حساسی اززندگی انسان است که درآن طراوت، نشاط و امیدواری، درهم آمیخته و توام با ظرافت، التهاب و دشواری است.

    تحولات جسمانی، هیجانات روانی، نوسانات عاطفی، تمایلات غریزی و تعارضات درونی و احساس برتری طلبی دائما ذهن و خاطر جوانان را به خود مشغول می سازد و بر سیمای مشتاق آنان درمسیر رشد و اعتلای فرهنگی، پرده ابهام می افکند. دراین میان، دنیای دختران جوان، با پیچیدگی و رمز و راز بیشتری همراه است. دختران سرشاراز عاطفه و ملاطفت و چشمه سار زلال معرفت هستند. هنوز یک دهه از عمر آنان نمی گذرد که شایستگی حضور درمحضرالهی و انجام فرایض دینی می یابند و این بلوغ شرعی آنان در عین حال، نوعی آمادگی و آماده سازی برای پذیرش مسئولیت مهم زندگی اجتماعی به شمار می آید. البته مشکلات عاطفی، اخلاقی و اجتماعی نیزدائما آرامش و امنیت آنان را تهدید و اندیشه و رفتارشان را دستخوش تغییر می کند .
علما، اندیشمندان و مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی در این موضوع که زنان محور اصلی خانواده اند که خود کانون و ریشه اصلی اجتماع است، و زن مربی جامعه است و نقش انسان سازی دارد هم نظرند. بنابراین اگر خواستار اجتماعی متعالی، متدین، سالم و پویا باشیم شایسته است برای ریشه اصلی آن که دختران جوان هستند وروزی به عنوان زن یا مادر نقش های اصلی و ریشه ای جامعه را عهده دار خواهند شد، طرح و برنامه مناسب و در خور داشته باشیم و با توجه کامل و درست به تمام ویژگی هایی که خداوند در وجود آنها قرارداده است تا آنچه منظور خلقت بوده است را به مقصود برساند، و در سایه آن تلاش کنیم جامعه ای سرشار از نشاط جسمی و روانی و متعهد به ارزشهای دینی داشته باشیم.  


نوشته شده در شنبه 90/5/1ساعت 10:11 صبح توسط نیکو نظرات ( ) |

ای وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای دلم !

 گریه

ای دل مرو در خون من !

در اشک چون جیحون من ،

 نشنیده ای شب تا سحر آن ناله های زار من .........


نوشته شده در یکشنبه 90/4/19ساعت 1:3 عصر توسط نیکو نظرات ( ) |

سیاستهای اشتغال زنان در جمهوری اسلامی ایران (مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی)

ماده 1- باتوجه به قداست مقام مادری و تربیت نسل آینده و مدیریت خانه و با عنایت به اهمیت نقش زنان د رفرایند رشد فرهنگی و توسعه اقتصادی باید ارزش معنوی و مادی نقش زنان در خانواده و کار آنان در خانه در نظر گرفته شود .

ماده 2-اشتغال بانوان در مشاغل فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و اداری از جمله شرایط و لوازم تحقق عدالت اجتماعی و تعالی جامعه است و باید به آن وقع لازم گذاشته شود.

ماده 3- همکاری و تعاون اعضای خانواده با یکدیگر برای اداره مطلوب امور خانه و به منظور ایفای هر چه بهتر مسوولیتهای اجتماعی ضروری است .

ماده 4- شرایط و محیط کار اجتماعی بانوان باید به گونه ای مهیا شود که زمینه رشد معنوی ، علمی و حرفه ای آنان فراهم شود و دیانت ، منزلت و سلامتی فکری و روحی و جسمی آنان لطمه ای وارد نیاید .

ماده 5-باتوجه به نقش زنان در پیشرفت اجتماعی و توسعه اقتصادی به عنوان نیمی از جمعیت ، باید تسهیلات لازم برای اشتغال آنان از سوی دستگاههای اجرایی فراهم آید و برنامه ریزیهای مناسب حسب اولویت صورت گیرد و به علاوه قوانین و امکانات فوق العاده ای نیز برای اشتغال زنان تا سر حد رفع نیاز در ردیفهای الف و ب مشاغل در نظر گرفته شود و در خصوص ردیف ج ، زنان نیز مانند مردان قادر باشند بدون تبعیض شغل مطلوب خود را بدست آورند .

الف : مشاغلی که پرداختن بدان از سوی زنان مطلوب شارع است مانند مامایی و رشته هایی از پزشکی و تدریس .

ب : مشاغلی که با ویژگیهای با نوان از لحاظ روحی و جسمی متناسب است ، مانند علوم آزمایشگاهی ، مهندسی الکترونیک ، داروسازی ، مددکاری ، مترجمی .

ج : مشاغلی که هیچگونه مزیت و برتری در آن برای شا غلان زن و مرد وجود ندارد و یا انتخاب آن به صورت طبیعی صورت می گیرد و ملاک آن تخصص و تجربه است نه جنسیت (کارگری ساده در سایر رشته های فنی و خدماتی )

د : مشاغلی که یا بدلیل منع شرعی یا شرایط خشن کا رو یا بدلیل ارزشهای اعتقادی فرهنگی و اجتماعی ) برای با نوان نا مناسب است ما نند قضا و آتش نشا نی

ماده 6 تشویق بانوان تحصیلکرده و متخصص با تجربه به احراز سمتهای مدیریت و مشاغل ستادی ، به منظور امکان استفاده از کارایی آنها در سطوح عالی اجرایی .

ماده 7- با توجه با این که نیروهای متخصص و تحصیلکرده در هر جامعه ای ارزشمند ترین سرمایه های آن به شمار می آیند و برای آموزش و تربیت علمی آنان سر مایه گذاری هنگفت صورت پذیرفته است باید:

اولا" : انتخاب صحیح و تحصیل در رشته های متناسب با اشتغال با نوان هر چه کاملتر امکان پذیر شود .

 ثانیا": تسهیلات لازم برای استفاده از تواناییهای زنان کارشناس ، متخصص و تحصیلکرده فراهم آید به گونه ای که اهتمام آنان  به ایفای نقش خود در خا نواده و شرایط زندگی ، منجر به کناره گیری از فعالیت اجتماعی نشود .

ماده 8- دستگاههای تبلیغاتی و رسانه های گروهی باید بر اساس سیاستهای مصوب در زمینه اشتغال زنان ، به گونه ای تبلیغ کنند که به هیچ وجه هموار کننده پیشرفت هجوم شرق و غرب به ارزشهای اعتقادی و اسلامی ما نباشند و در عین حال زمینه ساز جذب زنان در فعالیتهای فرهنگی ، اجتماعی ، خدماتی و تولیدی و اصلاح بینش جامعه نسبت به اشتغال آنان و ضرورت حضور زنان در مرحله رشد و دوران سازندگی کشور باشد .

ماده 9- در تعیین ارزش کار در شرایط مساوی ، دست کم حق الزحمه و مزایای مساوی منظور شود .

ماده 10- با توجه به اهمیتی که نظام جمهوری اسلامی ایران به استحکام بنیان خانواده و نقش تربیتی و سازنده زنان در خا نه قا ئل است ، مقررات و تسهیلات لازم ، به منا سبت شغل مادرا نه در نظر گرفته شود ، از قبیل استفاده از مرخصی با حقوق تقلیل ساعت کار ، مزایای بازنشستکی با سنوات کمتر خدمت ، امنیت شغلی ، بر خورداری از تامین اجتماعی در مواقع بیکاری ، پیری یا نا توانی از کار .

ماده 11- امکانات آموزش های فنی و حرفه ای و فرصتهای شغلی مناسب ، با اولویت برای قشر محروم بانوان نان آور خا نواده خود فراهم آید .

ماده 12- فرصتهای شغلی مناسب برای مادران خانه دار در محیط خانه و در کنار فرزندان ، بدون محدودیت وقت و با منظور کردن مزد در قبال کار و تسهیلات تعاونی ، ایجاد شود

ماده 13- سازمان امور اداری و استخدامی کشور و نیز وزارت کار و امور اجتماعی موظند با همکاری شورای فرهنگی و اجتماعی زنان نسبت به تهیه آیین نامه ها و بخشنامه های اجریی این سیاستها اقدام کنند و در تهیه و ابلاغ آیین نامه و بخشنامه های آینده خود و اصلاح مصوبات و ابلاغیه های قبلی مفاد این سیاستها را مورد توجه قرار دهند و نتیجه را به اطلاع شورای انقلاب فرهنگی برسا نند . 


نوشته شده در شنبه 90/4/18ساعت 1:25 عصر توسط نیکو نظرات ( ) |

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
Design By : Pars Skin